سنا

یکاد سنا برقه یذهب بالأبصار

سنا

یکاد سنا برقه یذهب بالأبصار

چه کسی تشنه تر است؟

بسم الله


ایمان به خدا یا زندگی به سبک شیطان. این انتخابی است که همه م می کنیم و راه سومی وجود ندارد. 

ایمان به خدا یعنی زندگی در عالم نور. و زندگی در این عالم قواعدی دارد که اهالی آن، پذیرفته اند؛ با سرخوشی لذت بخشی هم پذیرفته اند.

قاعده دوم این است که هر چه عاشق تر باشی دوست داری در راه اثبات عشقت بیشتر سختی بکشی. دوست داری خودت را برایش لوس کنی و در لحظات سخت در آغوش مناجاتش آرام بگیری. وقتی روزه ای و در میان چادر مشکی گویی خورشید را در آغوش خود حمل می کنی و از تشنگی له له می زنی، فکر می کنی در میان بال فرشتگان قدم برمی داری.

ولی نه! صبر کن...

شاید در این لحظات یاد چیزی بیفتی که دیگر اینها را سختی ندانی یا شاید از اینکه به خودت مباهات کردی خجالت بکشی. مثلا یاد مادران سومالی که حجاب زیبایشان را در تلویزیون دیده ای. تو بعد افطار سیر و سیراب می شوی ولی آنها چه؟ آنها شاید با اشکهایی که برای فرزندان گرسنه شان می ریزند سیراب شوند. راستی، آدم که اشک می ریزد تشنه تر می شود. نه؟ حالا شاید یاد چیز دیگری بیفتی...

یاد زینب کبری و لبان تشنه اش.

او هم تشنه بود. روزه نبود ولی به خاطر خدا تشنه بود. مهم این است که به خاطر خدا باشد. او هم چادر مشکی به سر داشت زیر آفتاب داغ کربلا. ولی چادر مشکی اش سفید شده بود از خاک سرخکربلا.  او تشنه بود ولی زیر آفتاب سوزان با چادرش می دوید. گریه می کرد و گریه کودکان را هم ساکت می کرد. او تشنه بود ولی باید همه تشنگان را تیمار می کرد.

خدایا! یک نفر می تواند چند نفر باشد؟ به جای چند نفر بدود و تیمار کند و تشنه هم باشد؟

خدایا! من دیگر تشنه نیستم. من عاشق زینب توام. زینب علی. محبوب تو.



* برای صبر ریحانه ها


آزادی شیطان


هو الله


این که در ماه رمضان از شر شیطان در امانیم و شیطان زندانی می شود، خبری است خیلی مشهور که تقریبا همه می دانند. حالا این که چرا از جانب صداوسیمای جمهوری اسلامی از شر شیطان در امان نیستیم و هرسال رمضان را باید با شیطان مصور سر کنیم امر عجیب و غریبی است. 

به نظر شما چرا فیلمسازان اینقدر اصرار دارندکه شیطان را مصور کنند؟

-آیا شیطان قبل از رمضان برنامه ریزی می کند که وقتی زندانی است یک جایی داشته باشد؟

-یا مثلا شیطان در صداسیما زندانی می شود؟

-یا مشاوران مذهبی صداسیما به یقین رسیدند که این حدیث زندانی شدن شیطان جعلی است؟


دیگر دارم به این نتیجه می رسم که برای کارگردانان و مشاوران مذهبی و مسئولین صداسیما ایمان به غیب معنا ندارد. حتما باید روح و فرشته و شیطان به تصویر کشیده شود که بشود سریال معنوی ساخت. یکی نیست بگوید که:

1- اصل ایمان، ایمان به غیب است. آیه 3 سوره بقره را نخوانده اید؟ الذین یومنون بالغیب و .... آن قومی که بدون دیدن حسی به چیزی ایمان نمی آورند، به فرموده قرآن، قوم یهود است نه مسلمان، آن هم از نوع ایرانی اش که پیغمبر فرمود قومی هستند که من را ندیده اند ولی از شما اعراب که مرا دیده اید ایمانی محکم تر دارند. (این مضمون حدیث است که یه خاطر داشتم.)

2- مردم ذاتا فطرت الهی دارند، خدا را می شناسند، دارند با مسلمانی شان زندگی می کنند و برای باور به غیب هیچ به این چرندیات هالییودی احتیاج ندارند. (یارو در یکی از فیلمها با موبایل به یکی می گفت: براش دعا کن اگه بلدی. آخه این فرهنگ ایرانی ست یا اسلامی؟ چند درصد مردم بلد نیستند دعا کنند؟ کافر همه را به کیش خود پندارد.)

3- این مشاوران مذهبی شما چه دینی دارند که  در فیلمهایتان نه زندگی اسلامی است نه مردن ها با احادیث جور درمیاید.


واقعا از دست این فیلمها آدم یا باید سر به بیابان بگذارد یا شبی دو تا استامینوفن بخورد یا کلا تلویزیون را تعطیل کند چون اگر مثل من چند تا دیالوگش را هم بشنوی باز باید استامینوفن را بخوری.