سنا

یکاد سنا برقه یذهب بالأبصار

سنا

یکاد سنا برقه یذهب بالأبصار

رقص استاد


هو الشاهد


همیشه این جمله علامه طباطبائی مرا به وجد می آورد:

«وقتی آقای مطهری سر کلاسم می آمد، رگصم (رقصم) می گرفت».

خوش به حال این شاگرد و آن استاد....


و امام که برای شهادت فرزندش گریه نکرد تا وقتی که روضه علی اکبر خواندند؛ برای شهادت میوه عمرش، مطهری، غریبانه گریست.


از مطهری زیاد می شنویم، همانطور که از بهشتی، رجایی و سایر یاران مظلوم امام؛ ولی درست نمی شنویم و نمی گوییم.

زیاد می شنویم ولی فقط می شنویم. نه درس می گیریم و نه درسهایشان در زندگی ما جایی دارند. حتی درسهایشان را نمی شنویم و نمی گوییم و نمی گویند.


برای اینکه خودمان اینگونه نباشیم، از دوستان وبلاگی ام که دستی در مطالعه آثار استاد دارند خواهش می کنم بنویسند که کدام سوالشان در کدام کتاب استاد جواب داده شد و کدام دغدغه زندگیشان حل شد، یا با کدام کلام استاد دغدغه جدیدی برایشان ایجاد شد.


بنویسید، شاید کسی دیگر به دنبال جواب سوالش می گردد و تا به حال سراغ کتابی که هرروز در کتابخانه منزلش یا مدرسه اش یا دانشکده اش می دیده، نرفته؛ چون نمی دانسته جواب سوالش را آنجا خواهد یافت.


جناب پلخمون،کلپوره، ستیغ،شلمرود، فرصت، مرمی! و هرکس که کتابی از استاد خوانده، بنویسید. برای ادای دین به استاد بگویید از او چه آموخته اید؟